کلیدی بر قفل فراق / شعر سپید آسیه سلطانی
چهارشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۲۹ ب.ظ
دلم را قفل و کلید، تویی...
سرمای دلواپسی ام را
با هُرمِ نفَسی، گرما بده.
سکون قلبم را
با تپشِ واژه ای، حرکت ببخش.
و بیقراریِ قلمم را
با بارش شعری بر دفترِ دلم، آرام کن...
◽◽◽
ای مسیحایی نفس!
محمدی خوی!
یوسف سیرت!
و سهیلی ستاره!
بیا و امشب، قفل فراق را بگشا؛
در هلال ماه، جای بگیر
تا همراه با انعکاس تصویر ماه در برکه
ملاقاتت کنم.
سوگند می خورم آب در برکه ی دلم، تکان نخورد،
و امشب، هر دو آرام بگیریم...