نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گلایه» ثبت شده است

گفتی مزن حرفی تو از دیروز؛
امروز، اما من
با واژه هایت سوختم،
دم بر نیاوردم؛
آتش زدی جانم
سوزاندی و خاکسترم 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۱۸
آسیه سلطانی

بسمک یا انیس القلوب 

گویی زمستان است... 

هر روزِ من

هر شام من

هر هفته و هر ماه من

هر سال، بعد از سالِ من

در دوری از تابیدنت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۳ ، ۲۲:۲۰
آسیه سلطانی

بسمــــــک یا من لیس احد مثله 

تا می توانی تو

سنگی بزن

بر این دلِ هردم شکسته 

زخمی بزن

بر پاره های این جگر

بر چشم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۳ ، ۲۳:۱۷
آسیه سلطانی

بسم الله الذی هو علیم بذات الصدور 

نمی خواهم نگاهت را 
نمی خواهم که حتی لحظه ای، آنی، ببینم چشم پاکت را. 
تو را از جانِ خود، من، دوست تر دانستم و این اشتباهم بود؛ می دانی؟! 
نمی دانی... 
تو را درکی نباشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۰۳ ، ۱۳:۴۳
آسیه سلطانی

بســــــم الله الذی هو علیـــــم بذات الصــــــدور 

نسیم زلال گلخانه ام تو بودی 
وزیدی به روحم 
مرا زنده کردی 
تمام گلبرگ های پریشانِ 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۲ ، ۲۰:۱۴
آسیه سلطانی