نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امید» ثبت شده است

بــــــــــــسمک یا تــــــــــوّاب

بخشیدن از مردانگیّ تو نمی کاهد 

بخشیده ای ناپختگی های مرا  آیا  ؟! 

در انتظار پاسخی هستم

یک پاسخ باربط

یا پاسخی پیچیده در 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۴ ، ۰۲:۱۸
آسیه سلطانی
چشم از ساعت بر نمی دارد.
منتظر است وکیلش از در اتاق قاضی بیرون بیاید و 
بگوید:  «همه چیز تموم شد.» 
وکیل آمد و  گفت: 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۰۹:۱۹
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

پرنده، به قفلِ قفس خیره مانده؛ 

در آرزوی پر کشیدن است. 

جوجه هایش از تخم درآمده اند؛

به قصدِ آزادی، پرواز را

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۰۳ ، ۲۳:۱۴
آسیه سلطانی

بسم الله الصبـــــــــور 

سکوت را دوست دارم. آرامش را به همراه دارد. 

لیکن دوست تر دارم آن لحظه را که صدای تو، سکوت را می شکند و این تنها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۳ ، ۱۷:۵۲
آسیه سلطانی

احساس، وقتی تا چشمت غلیان کند، دیگر نمی توانی جلوی سررفتنش را بگیری. می بینی که ناخودآگاه اشک ها جاری شده و جز پاک کردنِ گونه هایت، کاری از دستت نمی آید. 

دو سال و اندی است حالم اینگونه است. نه همیشه. ولی غالبا هر بهانه ای، چشمانم را تر می کند. دلتنگی تا سه هفته پیش

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۹:۰۰
آسیه سلطانی

بســـــــمک یا صبـــــــــور 

گفتی که ز شعرت همه پیغام بگیرم 
از روح خدائیِ تو الهام بگیرم

دردی به دلم مانده از

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۲ ، ۰۲:۱۵
آسیه سلطانی