نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نویسنده» ثبت شده است

حالش بد بود؛ چشم هایش را بست تا بخوابد؛ روی بالشی که پناه  
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۴ ، ۰۲:۵۰
آسیه سلطانی
گفت:  «حالا که وسطای بهاره و مصرف برق عموم مردم، هنوز بالا نرفته، چرا میگن مشکل سوخت داریم؟!» 

محل ندادم. یک تکه از کیکی که سفارش داده بودم را، 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۴ ، ۰۰:۱۷
آسیه سلطانی

اصلا نمی خواهم به آن روز فکر کنم...

همان روزی که نفس آقاجان وسط حیاط خانه بند آمد... 

همان روزی که پرده های اتاق مادرجان، دیگر کنار نرفتند... 

 مادرجان دوست داشت صبح که بیدار می شود، پرده ها کنار باشند و چشم هایش 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۴ ، ۰۰:۲۶
آسیه سلطانی

به شکرانه ی اینکه نجات یافتم... خاطره را برایتان ارسال کردم.

جهت دیدن کلیپ با کیفیت بهتر دریافت  را لمس کن. 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۴ ، ۱۷:۰۷
آسیه سلطانی

وقتی تو کوهنوردی اون اتفاق برام افتاد، دکتر گفت:«نباید از پاهات زیاد کار بکشی.» همین باعث شد که موقع بستنِ ساک سفر، لیلا جون بگه : « مصطفی جان! نرو مادر؛ نگرانتم؛ پیاده اذیت میشی؛ بذار چند هفته دیگه با ماشین میریم.»

ولی عاطفه که همیشه جور دیگه ای به دنیا و اتفاقاش نگاه می کنه، بهم گفت: « درسته که

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۰۴ ، ۰۱:۲۵
آسیه سلطانی
چشم از ساعت بر نمی دارد.
منتظر است وکیلش از در اتاق قاضی بیرون بیاید و 
بگوید:  «همه چیز تموم شد.» 
وکیل آمد و  گفت: 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۴ ، ۰۹:۱۹
آسیه سلطانی
او، مهربان است و آرام؛ 
آزارش به مورچه هم نمی رسد. 
سرگرمِ کارهای خود است و اصلا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۴ ، ۰۱:۲۹
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

دوستت دارمی به او گفت تا امتحانش کند. 

و او، خود را عقب کشید تا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۰۳ ، ۰۱:۰۹
آسیه سلطانی

بســـــم الله الرحمن الرحیم 

کاش به کنج آشپزخانه ی دلم، سری می زدید. 

و من هر غیری را از پنجره ی آشپزخانه، پرواز می دادم 

تا بتوانم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۰۳ ، ۰۳:۱۴
آسیه سلطانی

بسمک یا انیس القلوب 

گویی زمستان است... 

هر روزِ من

هر شام من

هر هفته و هر ماه من

هر سال، بعد از سالِ من

در دوری از تابیدنت 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۰۳ ، ۲۲:۲۰
آسیه سلطانی