بــــــــــــسمک یا تــــــــــوّاب
بخشیدن از مردانگیّ تو نمی کاهد
بخشیده ای ناپختگی های مرا آیا ؟!
در انتظار پاسخی هستم
یک پاسخ باربط
یا پاسخی پیچیده در
بسمک یا رئـــــــــوف یا رحیـــــــــم
دیروزهای من، بوی خطر می داد
امنیتِ دیروزترهایم
در خانه ی بختم
آرام و آهسته
از پنجره بیرون زد و جایش
احساس، وقتی تا چشمت غلیان کند، دیگر نمی توانی جلوی سررفتنش را بگیری. می بینی که ناخودآگاه اشک ها جاری شده و جز پاک کردنِ گونه هایت، کاری از دستت نمی آید.
دو سال و اندی است حالم اینگونه است. نه همیشه. ولی غالبا هر بهانه ای، چشمانم را تر می کند. دلتنگی تا سه هفته پیش