آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

بســـــــم الله الرحمـــــــن الرحیــــــــم

این شعر را قبلا سروده بودم، اما امروز با تغییرات و اضافاتی، از نو ارسال کردم. 

در فراق گنبد طلا

آهی رها شد  از قلبِ خسته ی تو و 
به ابرها نشست ...
باد، ابرها را روانه کرد 
به مشهد الرضا رساند 
آسمان بغض کرد و
با صدای تو

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۳ ، ۰۱:۲۰
آسیه سلطانی

بســــــم الله النــــور

چه شد که برق نگاهت،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۰۳ ، ۰۱:۲۸
آسیه سلطانی

بسم الله النور

او

کتاب 

هدیه 

من

... 

راه برگشت بسته

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۰۳ ، ۰۰:۳۷
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

با سکوت، آتش زدی جان مرا 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۳ ، ۰۰:۰۵
آسیه سلطانی

بســـــــم الله الخــــــــالق 

برگ های سبزِ این خیابان دراز 
زرد شده
ریخته ست! 
گوئیا پاییز است!
و من از اول مهر 
با اناری در دست 
منتظر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۳ ، ۲۳:۰۷
آسیه سلطانی

جان خود را به کف آورده به میدان آقا

این شجاعت،

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۳ ، ۲۱:۲۱
آسیه سلطانی

بسمک یا رئـــــــــوف یا رحیـــــــــم

دیروزهای من، بوی خطر می داد
امنیتِ دیروزترهایم
در خانه ی بختم 
آرام و آهسته
از پنجره بیرون زد و جایش 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۳ ، ۰۶:۲۶
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

گره زدم به چادرت، بند دلِ شکسته ام

نشسته ام کنار تو، کنار تو نشسته ام

روان شده به گونه ام اشکِ دو دیده بی امان 
دست بکش به گونه و

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۰۳ ، ۲۰:۴۴
آسیه سلطانی

بسم الله الرحمن الرحیم 

بر دشتِ سجاده نشسته ام
دست ها را مقابل صورت گرفته ام
تا نامت را  در گوش خدا زمزمه کنم
ابرِ چشمانم بر دشت می بارد
دانه ی توکل را آبیاری می کند 
و جوانه ی امید، از دامن دشت می روید
و من
مبهوتِ این آفرینش
سر بر خاکِ شُکر می سایم
اشکِ جاری، با تربتِ فرزندِ بوتراب 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۰۳ ، ۲۲:۴۶
آسیه سلطانی

 

بسم الله النور 

مرا خُماری کشت
مرهمی نداری تو؟
نوشته ای؛ 
سخنی؛ 
رازی از پرده، بیرون ریز! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۳ ، ۱۷:۱۰
آسیه سلطانی