مأمن (غزل آسیه سلطانی در توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها)
دوشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ب.ظ
بسم الله النور
غزلی که تابستان سال ۱۴٠۳ در سفر به قم سرودم؛ و امروز در ولادت حضرت رسول الله (صلوات الله علیه و آله و سلم) و امام صادق علیه السلام ، بیت آخر را اصلاح کردم.
گره زدم به چادرت، بند دلِ شکسته ام
نشسته ام کنار تو، کنار تو نشسته ام
روان شده به گونه ام اشکِ دو دیده بی امان
دست بکش به گونه و به چشم های خسته ام
شرح پریشانی خود، نمی کنم برای تو
که آشنا تری به من، من از خودم گسسته ام
به طاقتم نگاه کن؛ به سر رسیده قصه ام
بیافرین قصه ی نو از این کتاب بسته ام
اگرچه من ندیده ام مزار بی نشانه را
به نیت زیارتش، کنار تو نشسته ام
_________________________________________
پی نوشت:
قسمت شد ۲۸ صفر امسال، زائر حضرت معصومه (س) باشم.
این شعر هم در حرم بانو سروده شد.
والحمدلله رب العالمین
۰۳/۰۶/۱۲