نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

از یاد رفته (شعر نیمایی آسیه سلطانی)

دوشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۴، ۱۲:۰۵ ق.ظ

 رعدی زدی؛ 

            بغضم ترک خورد؛ 
                                اشکم فروریخت.

اشکی که شد جاری به روی گونه هایم  
 نام تو را حک کرد روی صورت من؛ 
این گونه من رسوا شدم از نقش نام تو 
که افتاد 
بر گونه هایم. 

آوازه ام، پیچید در باد؛ 
آتش گرفت آنگاه قلبم، 
از آنچه می گفتند مردم، 
ازحسودان. 

آتش گرفته قلبم و از تو گله دارم به تو؛ 
از سستی ات در گفتن حق؛ 
از اعترافی که نکردی تو به عشقم. 

اینگونه شد آری 
که خوابیدم  به خاک و 
بر سنگ قبرم
یاران نوشتند: 
«از یاد رفته».


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی