نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

۱۰۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسیه سلطانی» ثبت شده است

زمانه اندکی از آنچه می دانی و می گویند، 

رحمِ کمتری دارد... 

و دارد در دهان خود، 

بسی لالاییِ سنگین، 

که در گوش تو 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۴ ، ۰۱:۱۰
آسیه سلطانی
دلم را قفل و کلید، تویی...
سرمای دلواپسی ام را
با هُرمِ نفَسی، گرما بده. 
سکون قلبم را 
با تپشِ واژه ای
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۴ ، ۲۳:۲۹
آسیه سلطانی


ناگهان سوخت وسایل کارش

موتورِ کنارِ چادرها، 

میکروفون،  

ضبط صوت، 

دفترچه، 

عکس های 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۳۲
آسیه سلطانی


قلعه ی دلتنگی، 

دور قلبم حلقه می زند؛ 

دل، تنگ تر می شود؛ 

و فشار قلعه، بیشتر... 

دل، 

تنگ و تنگ تر 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۵
آسیه سلطانی

🌹سروده ای با ویرایش مجدد🌹

امتداد نگاهت را می گیرم و پیش می روم

چیزی نمی بینم، جز نور... 

کاش نگاهم، به نگاهت 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۱۵
آسیه سلطانی
شب؛ 
آسمان؛ 
گل؛
ابر؛ 
درخت؛ 
ماه؛ 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۴۷
آسیه سلطانی

برای اینکه از من عبور کنی؛  

پایت را

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۰۴ ، ۰۰:۳۹
آسیه سلطانی
ساده آمدی. 
ای کاش رفتنت اینقدر
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۲۸
آسیه سلطانی

گفتی مزن حرفی تو از دیروز؛
امروز، اما من
با واژه هایت سوختم،
دم بر نیاوردم؛
آتش زدی جانم
سوزاندی و خاکسترم 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۱۸
آسیه سلطانی

فرزند پائیزم 

جاریست در رگ های من «مِــهر» و

همسایه ی همسایه ام،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۰۵
آسیه سلطانی