نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

اردیبهشتِ جانبخش

دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۰۵ ب.ظ

فرزند پائیزم 

جاریست در رگ های من «مِــهر» و

همسایه ی همسایه ام، باغِ بهاران است؛ 

اردیبهشت آمد!

احیا کند با هر نفس، جانم؛ 

جاری کند با هر تپش

خون-تازه ای در رودِ رگ هایم؛ 

اما دریغ و حیف! 

از واژه هایش مدتی بسیار

من بی خبر هستم؛ 

او درعوض، هرشب 

گیرد سراغِ واژه هایم را... 

اما دریغ و حیف!

ای کاش می فهمید

ای کاش می دانست! 

با جمله ها و واژه های تازه و نابش،

جان گیرم و

بخشم به دنیا جان؛ 

ای کاش می فهمید! 

ای کاش می دانست! 

ای کاش دل می داد! 

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~

پی نوشت:  بهار عمر دوستان اردیبهشتی، همیشه پرشکوفه باد 🌸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی