آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اردیبهشت» ثبت شده است

فرزند پائیزم 

جاریست در رگ های من «مِــهر» و

همسایه ی همسایه ام،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۰۵
آسیه سلطانی

بسم الله الجمیل 

(شعر اردیبهشتی را که ۱۱ اردیبهشت نشر داده بودم، امروز بازسرایی کردم و دوباره به اشتراک گذاشتم. درکل متفاوت شد.) 

اردیبهشت آمد با نغمه های بلبل 
با چهره ای گشاده با یک بغل پر از گل
 
با یک نگاه، مهرش، بر روی خاک غلطید 
با هر نفس به گلشن، جانی دوباره بخشید 

آرام و با لطافت، چون قطره های باران  
گامی به پیش آمد، صد گام رویگردان 
 
از حالت دو چشمش، بیدم به باد داده 
این شاخه های غلطان،

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۷:۲۵
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

برداشتی و نشانه گرفتی دلم را. 
مانده ام در عجب 
مگر تو غرق در گلزارِ اردیبهشت،

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۷:۲۶
آسیه سلطانی