(شعری که قبلا سروده بودم، کمی تأمل کرده و اصلاح نمودم)
ابرهای پراکنده کجا و
آسمان آفتابی کجا؟!
خورشید می تابد و
اشک های جاری
(شعری که قبلا سروده بودم، کمی تأمل کرده و اصلاح نمودم)
ابرهای پراکنده کجا و
آسمان آفتابی کجا؟!
خورشید می تابد و
اشک های جاری
بسم الله النور
اینجا را از کودکی می شناختم؛
ولی هرچه می گذرد بیشتر می فهمم که
در اینجا، همه چیز، جورِ دیگری است.
زمین
آسمان
آب
هوا
و حتی
بسم الله النور
پرنده، به قفلِ قفس خیره مانده؛
در آرزوی پر کشیدن است.
جوجه هایش از تخم درآمده اند؛
به قصدِ آزادی، پرواز را
بسم الله الرحمن الرحیم
«مَرَجَ البحرَینِ یّلتقیان» سوره مبارکه الرحمن
پایانِ دریا را نخواهی یافت!
بنگر...
تا چشم کار می کند،
آب می بینی و آب؛
چه، گاهِ آشفتگی که موج می زند
و نزدیک است خود را