آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «... تر از دریا» ثبت شده است

بســــم الله النــــور 

ز آن روز که آموختی ام شعر و ادب را 
آن روز که در چشم تو دیدم، آرامش دریا 
آن روز که پاکیّ و زلالیِ نگاهت 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۹:۲۶
آسیه سلطانی