آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

بــــــسم الله القاصــــم الجــــــبارین

آهسته؛ آرام!
کودکی روی دست های مادرش خفته است... 
و پلک های نو گشوده اش را
تا همیشه بسته است. 
 
آهسته؛ آرام! 
اینجا مادری ترکشی خورده و 
با کودکِ شیرخواره اش 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۲ ، ۱۰:۰۲
آسیه سلطانی

بـــــــــسم الله النـــــــور 

«آن مسجد، اینجاست» 

بســــم الله النـــــــور 
صبح زود، بعد از نماز که هوا کم کم به روشنی مایل می شود، به اتاق بچه ها سرمی زنم. هردو خوابند. خیالم از امنیت خانه راحت است. می توانم بگذارم شان و بروم. از روی تجربه ای که در این مدت کوتاهِ سکونت در مشهد داشته ام، به این نتیجه

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۰۲ ، ۰۱:۱۳
آسیه سلطانی

بســـــــــم الله الودود 

زیبا می نویسی؛ 
شیرین، 
تازه
و معطر
بهتر از  سیب لبنانی. 

گاهی هم تلخ؛ تلخ تر از  قهوه ی عربی. 
چقدر خوب بود 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۲ ، ۰۷:۲۰
آسیه سلطانی

بســــــمک یا جمیـــــــل

پاییز به تقویمِ طبیعت 
آن، فصل خزان است. 
لیکن به ثِجِلّ منِ بی تاب، 
پاییز، بهار است. 
چون مهر، هنگامِ جوانه زدنِ

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۲ ، ۱۰:۴۰
آسیه سلطانی

بســــم ربــــــنا «الله» 

ترس را زیرخاکِ حاصلخیزِ امید، دفن کن. 

باآبِ جرأت، آبیاری اش کن. 

از نورِ بیانِ حقیقت،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۰۲ ، ۰۱:۴۱
آسیه سلطانی