بســــم الله العــــــزیز
چون قاصدکی کوچک
می آید و می رقصد
تصویر تو در یادم
مهر تو به چشمانم.
چون بغض، فرو می دهم
بســــم الله العــــــزیز
چون قاصدکی کوچک
می آید و می رقصد
تصویر تو در یادم
مهر تو به چشمانم.
چون بغض، فرو می دهم
بسمـــک یا من له العزت و الجبروت
هرچند که یوسف به دلِ مصر، عزیز است
لیکن تو به مصرِ دل یوسف، چه عزیزی!
هرچند زلیخا، رسوای همه مردم مصر است
بســـــــم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیـــه راجعــــــون
برخی انسانها چنان قوی و صبورند و چنان درصد بالایی از درک را دارند که هنگامِ مصیبت شان، در مواجهه با آنها، نمی دانی از چه واژگانی اسنفاده کنی. این است که ترجیح می دهی، در مقابل شان زانو بزنی، در آغوش
بســــــم الله النــــــــور
ای چشم مرا روشنی از نورِ وجودت
ای راه مرا راستی از راه-نمودت
این قلب، به سلولِ
بســــــــم الله النـــــــــور
هرچند که پاییز،
بر روی دلم پای نهاده؛
هرچند زمستان،
گلهای بهاری مرا خوب تکانده؛
هرچند که از دور،
صوت جرسِ مرگ
بـــــسم الله النـــــــور
وارد حیاط می شود. غروب است. روی سنگچینِ منتهی به حوض قدم می زند. حوض را تازه آب کرده اند. تصویرِ ماه در آبِ زلالِ