آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

بســــم الله العــــــزیز 

چون قاصدکی کوچک 

می آید و می رقصد

تصویر تو در یادم 

مهر تو به چشمانم. 

چون بغض، فرو می دهم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۲ ، ۱۲:۲۰
آسیه سلطانی

بسمـــک یا من له العزت و الجبروت 

هرچند که یوسف به دلِ مصر، عزیز است
لیکن تو به مصرِ دل یوسف، چه عزیزی! 

هرچند زلیخا، رسوای همه مردم مصر است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۲ ، ۱۱:۰۶
آسیه سلطانی

بســـــــم الله الرحمن الرحیم 

انّا لله و انّا الیـــه راجعــــــون 

برخی انسانها چنان قوی و صبورند و چنان درصد بالایی از درک را  دارند که هنگامِ مصیبت شان، در  مواجهه با آنها، نمی دانی از چه واژگانی اسنفاده کنی. این است که ترجیح می دهی، در مقابل شان زانو بزنی، در آغوش 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۲ ، ۰۰:۴۶
آسیه سلطانی

بســــــم الله النــــــــور 

ای چشم مرا روشنی از نورِ وجودت
ای راه مرا راستی از راه-نمودت 

این قلب، به سلولِ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۲ ، ۰۹:۵۹
آسیه سلطانی

بســــــــم الله النـــــــــور 

هرچند که پاییز،

بر روی دلم پای نهاده؛ 


هرچند زمستان،

 گلهای بهاری مرا خوب تکانده؛ 


هرچند که از دور،
صوت جرسِ مرگ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۲۳:۱۰
آسیه سلطانی

بـــــسم الله النـــــــور 

وارد حیاط می شود. غروب است. روی سنگچینِ منتهی به حوض قدم می زند. حوض را تازه آب کرده اند. تصویرِ ماه در آبِ زلالِ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۲۰:۵۰
آسیه سلطانی