آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

اشک است حاصل و خوشنودِ این حاصلم

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۲۲ مطلب با موضوع «مناسبتی» ثبت شده است

الســـــــلام علی الرضیـــــــع الصغیــــــــــــر

وقت است که با هم به خدا رو بزنیم
در اوج عطش، به رود پهلو بزنیم 
ما تشنه ی کوثر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۲ ، ۲۲:۳۲
آسیه سلطانی

بســــــــم الله الرحـــــــمن الرحــــــــــیم 
شبی در عمق یک رؤیا،  به دستم گوهری دیدم/
برای گوهرِ نابم، چه رؤیاها که من چیدم/
به ذهنم بود تا زان گوهرِ  لبریز از معنا/
زنم طرحی که باشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۰۷:۴۵
آسیه سلطانی