قلعه ی دلتنگی،
دور قلبم حلقه می زند؛
دل، تنگ تر می شود؛
و فشار قلعه، بیشتر...
دل،
تنگ و تنگ تر
قلعه ی دلتنگی،
دور قلبم حلقه می زند؛
دل، تنگ تر می شود؛
و فشار قلعه، بیشتر...
دل،
تنگ و تنگ تر
بسمک یا انیس القلوب
گویی زمستان است...
هر روزِ من
هر شام من
هر هفته و هر ماه من
هر سال، بعد از سالِ من
در دوری از تابیدنت