بــــــــــسم الله النــــــــــور
چه خوش خواندی مرا در اوج تنهایی
پریشان بودم و خسته
و چشمانم ز درد و غم، همه بسته
در آن هنگامِ تنهایی
در آن اوج بلا
دریای غم
آگه شدم از غنچه ای کاو در
بــــــــــسم الله النــــــــــور
چه خوش خواندی مرا در اوج تنهایی
پریشان بودم و خسته
و چشمانم ز درد و غم، همه بسته
در آن هنگامِ تنهایی
در آن اوج بلا
دریای غم
آگه شدم از غنچه ای کاو در