آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «همسرانه» ثبت شده است

بســــم الله الرحمن الرحیم 

گاه می خواهم که سر

 بر روی زانویت نهم

دست خود را روی موهایم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۰۳ ، ۲۱:۵۷
آسیه سلطانی