نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

بســـــم الله الرحمـــــن الرحیـــــم

او را به چند سکه ی طلا فروختند.

حتی از گوشواره طلای کودکان 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۰۲ ، ۰۲:۲۳
آسیه سلطانی

الســـــــلام علی الرضیـــــــع الصغیــــــــــــر

ما تشنه ی کوثر وجودِ عشقیم
هیهات

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۲ ، ۲۲:۳۲
آسیه سلطانی

بســــــــم الله الرحـــــــمن الرحــــــــــیم 
شبی در عمق یک رؤیا،  به دستم گوهری دیدم/
برای گوهرِ نابم، چه رؤیاها که من چیدم/
به ذهنم بود تا زان گوهرِ  لبریز از معنا/
زنم طرحی که باشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۰۷:۴۵
آسیه سلطانی

بسم الله الرحمــــن الرحیـــم 

زمانی که امام خمینی (ره)، رهبر ایران بودند را بخاطر نمی آورم؛ چون هنگام رحلت امام، من حتی هفت سال تمام هم نداشتم. 
آن دوران، ما ایران نبودیم. و بخاطر شغل پدرم، در کشور دیگری زندگی می کردیم. 
تنها خاطراتم، خلاصه می شود به چند صحنه ی دیداری و احساسی که

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۰۲ ، ۱۳:۰۶
آسیه سلطانی

بســـــــــم الله الـنـــــــــــــور    

با نام مقدست آغاز میکنم که اگر هستم، فقط از قدرت و اراده ی ذات پاک توست.

سپاس می گویمت پروردگارا برای هرآنچه در وجودم نهاده ای و هرآنچه که در دیگر مخلوقاتت از انسان گرفته تا جمادات، قرار داده ای تا بواسطه آنها 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۲ ، ۰۹:۲۵
آسیه سلطانی