نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

۵۹ مطلب با موضوع «اشعار» ثبت شده است

زمانه اندکی از آنچه می دانی و می گویند، 

رحمِ کمتری دارد... 

و دارد در دهان خود، 

بسی لالاییِ سنگین، 

که در گوش تو 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۴ ، ۰۱:۱۰
آسیه سلطانی
دلم را قفل و کلید، تویی...
سرمای دلواپسی ام را
با هُرمِ نفَسی، گرما بده. 
سکون قلبم را 
با تپشِ واژه ای
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۰۴ ، ۲۳:۲۹
آسیه سلطانی


ناگهان سوخت وسایل کارش

موتورِ کنارِ چادرها، 

میکروفون،  

ضبط صوت، 

دفترچه، 

عکس های 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۰۴ ، ۱۵:۳۲
آسیه سلطانی


قلعه ی دلتنگی، 

دور قلبم حلقه می زند؛ 

دل، تنگ تر می شود؛ 

و فشار قلعه، بیشتر... 

دل، 

تنگ و تنگ تر 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۴ ، ۱۰:۰۵
آسیه سلطانی

🌹سروده ای با ویرایش مجدد🌹

امتداد نگاهت را می گیرم و پیش می روم

چیزی نمی بینم، جز نور... 

کاش نگاهم، به نگاهت 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۱۵
آسیه سلطانی
شب؛ 
آسمان؛ 
گل؛
ابر؛ 
درخت؛ 
ماه؛ 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۰۴ ، ۱۳:۴۷
آسیه سلطانی
ساده آمدی. 
ای کاش رفتنت اینقدر
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۰۴ ، ۲۳:۲۸
آسیه سلطانی

گفتی مزن حرفی تو از دیروز؛
امروز، اما من
با واژه هایت سوختم،
دم بر نیاوردم؛
آتش زدی جانم
سوزاندی و خاکسترم 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۳:۱۸
آسیه سلطانی

فرزند پائیزم 

جاریست در رگ های من «مِــهر» و

همسایه ی همسایه ام،

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۰۵
آسیه سلطانی

لَپ لوپ لیلَپ لوپ

مامان برام پخته سوپ

سوپ می خورم؛ چاق میشم

مثل چایی داغ میشم 

داغ دوغ دیدَغ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۰۲
آسیه سلطانی