نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی

می ایستم و صبر می کنم؛ که عاشقان، ایستاده می میرند.

نوشته های آسیه سلطانی
طبقه بندی موضوعی

بسم الله الرحمن الرحیم 

«حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد» 

از خدا

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۲ ، ۰۰:۲۵
آسیه سلطانی

بسم رب الشهداء و الصدیقین 

این روزها می نویسم اما نمی توانم منتشر کنم. 

به جایی رسیده ام که اگرچه حرف زیادی برای گفتن دارم، اما نشرش، بی، فایده است. چراکه  آنچه در این دوران فراوان است، سخن و نوشته است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۲ ، ۲۰:۴۳
آسیه سلطانی

بســـــــم الله الرحمن الرحیم 

انّا لله و انّا الیـــه راجعــــــون 

برخی انسانها چنان قوی و صبورند و چنان درصد بالایی از درک را  دارند که هنگامِ مصیبت شان، در  مواجهه با آنها، نمی دانی از چه واژگانی اسنفاده کنی. این است که ترجیح می دهی، در مقابل شان زانو بزنی، در آغوش 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۲ ، ۰۰:۴۶
آسیه سلطانی

بـــــسم الله النـــــــور 

وارد حیاط می شود. غروب است. روی سنگچینِ منتهی به حوض قدم می زند. حوض را تازه آب کرده اند. تصویرِ ماه در آبِ زلالِ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۲۰:۵۰
آسیه سلطانی

بســـــــمک یا صبـــــــــور 

گفتی که ز شعرت همه پیغام بگیرم 
از روح خدائیِ تو الهام بگیرم

دردی به دلم مانده از

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۲ ، ۰۲:۱۵
آسیه سلطانی

بســـــــمک یا امان الخائـــــــــــفین 

آغوش تو آرامشِ دل های پریشان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۵۶
آسیه سلطانی

بســــــم الله النـــــــور 

شعرنو از زبان کودک فلسطینی به برادران مسلمان خود... 
***************** 
این، صدای خواهش من است؛ 
من؛ 
"غریب کودک نشسته  روی خاک مسجد خدا" 
منم که می خوانمت  کنون، 
مسلمان برادرم... 
منم که میخوانم و می خواهمت زِ عمقِ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۲ ، ۰۷:۵۴
آسیه سلطانی

تولید تازه ای از رادیو پلاک برای شعر «دوباره تپش» صورت گرفته است. 

هم بصورت صوتی و هم تصویری. 

خوشحال میشویم میزبان گوش ها و چشم های شما باشیم.

این محصول را در نوار بالای صفحه 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۰۲ ، ۰۹:۰۶
آسیه سلطانی

بســـــــم الله النــــــــور 

لذت شعر، به استعاره های چندپهلوی آن است. استعاره هایی که از درونِ رمز آلودِ  شاعر، حکایت دارد. درونی پر از رازهای غیرقابل بیان. رازهایی که اگر  شاعر را توانِ پرده برداشتن از آنها بود، به استعاره پناه نمی برد و تنها

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۰۲ ، ۲۲:۴۰
آسیه سلطانی

بــــــسم الله القاصــــم الجــــــبارین

آهسته؛ آرام!
کودکی روی دست های مادرش خفته است... 
و پلک های نو گشوده اش را
تا همیشه بسته است. 
 
آهسته؛ آرام! 
اینجا مادری ترکشی خورده و 
با کودکِ شیرخواره اش 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۰۲ ، ۱۰:۰۲
آسیه سلطانی