آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

واژه ها از نفس افتاده در این عصرِ جدید...

آسیه سلطانی

خورشید طلوع کرد.
با انگشتانِ نورانی اش، رخسارِ گل را نوازش داد.
گل از خجالت، سرخ شد و ازشادی گریست.
از گریه ی گل، شبنمی حاصل شد.
همه جا پر از حس زیبای بامدادی شد.
و اینگونه بود که روز تازه ای آغاز شد.

طبقه بندی موضوعی

۲۴ مطلب با موضوع «اشعار :: نیمایی» ثبت شده است

بسم الله النور

هزاران حرف ناگفته
هزاران فکر آشفته 
هزاران حسرتِ مانده
هزاران شعرِ ناخوانده
بر این صفحه 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۰۳ ، ۱۵:۱۴
آسیه سلطانی

بسم الله النور 

قرار ما، همین روزها، حرم... 

صبح زود یا سحر؛

ظهر، شب و یا  پاسی از نیمه شب... 

قرار ما، گاهِ نشستنِ شبنمِ معرفت

روی دل های مرده از بی کسی... 

 

قرار ما، کنار رود روان از چشم های مردمان. 

زیر سایه بانی خنک،

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۳ ، ۰۵:۳۰
آسیه سلطانی

بسم رب الشهدا و الصدیقین 

می نویسد خدای مهربان 

روی کوه ها،

 به عمق دره ها، 

بر بلندای مه آلود ابرها،

روی دیوارهای زخمیِ

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۱۳
آسیه سلطانی

بســــــــم ربنا 

و صدای نمکین ات جانا 

پاشید به گوش دل و از جاکندش.

چون زخمِ دل از صوتِ پُرآرامِ تو سوزید 

در حوض خدا،

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۰۳ ، ۲۱:۵۵
آسیه سلطانی

بســــم الله النــــور 

ز آن روز که آموختی ام شعر و ادب را 
آن روز که در چشم تو دیدم، آرامش دریا 
آن روز که پاکیّ و زلالیِ نگاهت 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۰۲ ، ۰۹:۲۶
آسیه سلطانی

بســــم الله العــــــزیز 

چون قاصدکی کوچک 

می آید و می رقصد

تصویر تو در یادم 

مهر تو به چشمانم. 

چون بغض، فرو می دهم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۰۲ ، ۱۲:۲۰
آسیه سلطانی

بسمـــک یا من له العزت و الجبروت 

هرچند که یوسف به دلِ مصر، عزیز است
لیکن تو به مصرِ دل یوسف، چه عزیزی! 

هرچند زلیخا، رسوای همه مردم مصر است 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۰۲ ، ۱۱:۰۶
آسیه سلطانی

بســــــــم الله النـــــــــور 

هرچند که پاییز،

بر روی دلم پای نهاده؛ 


هرچند زمستان،

 گلهای بهاری مرا خوب تکانده؛ 


هرچند که از دور،
صوت جرسِ مرگ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۲ ، ۲۳:۱۰
آسیه سلطانی

بســـــم الله النـــــــور 

به شمعِ شکسته در وجودم 
مرهمی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۰۲ ، ۰۲:۰۲
آسیه سلطانی

بســــــم الله النـــــــور 

شعرنو از زبان کودک فلسطینی به برادران مسلمان خود... 
***************** 
این، صدای خواهش من است؛ 
من؛ 
"غریب کودک نشسته  روی خاک مسجد خدا" 
منم که می خوانمت  کنون، 
مسلمان برادرم... 
منم که میخوانم و می خواهمت زِ عمقِ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۲ ، ۰۷:۵۴
آسیه سلطانی